پرتاب

آنچه مصلحت نیست که بیان شود!

پرتاب

آنچه مصلحت نیست که بیان شود!

شهدا، مشایی، ظهور نزدیک است، بحرین، حضرت زینب و...

سلام

روز و شبتان به خیر انشاا...

این بار می خواستمدر مورد شهید آوینی و شهید صیاد شیرازی بنویسم ولی چند اتفاق دیگر هم افتاد که نمی دانم کدام را بنویسم؟

به نظر شما در مورد کدام بنویسم؟

1.      شهید آوینی و شهید صیاد شیرازی

2.      روز فناوری هسته ای و دستاوردهای این روز

3.      گفتگوی ده نمکی با فراستی در مورد اخراجی های 3

4.      مستند ظهور نزدیک است...

5.      کنار گذاشتن مشایی از یکی از مسئولیت هایش ...

6.      واکنش شریعتمداری به مستند ظهور نزدیک است

7.      کشتار مردم بحرین

8.      حضور شاه اردن در ایران

9.      سالروز ولادت با سعادت حضرت زینب (س)

جداً به نظر شما بهتر است که در مورد کدام بنویسم؟ یا در مورد کدامین ها بنویسم؟

چند دقیقه فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که در مورد فناوری های هسته ای و مستند و شاه اردن بسیار سخن و نقد گفته شده است و مشایی هم دیگر ارزش حرف زدن ندارد، در مورد اخراجیها هم قبلا حرفم را زدم و گفتگوی آن دو بزرگوار به من هیچ ربطی ندارد. پس ما می مانیم و گزینه 1 و 7 و 9 پس به تر تیب می نویسم.

 

سید شهیدان اهل قلم

شهید آوینی

شهید مرتضی آوینی

در مورد شهید آوینی بحث و صحبت بسیار است و هر بار که از روی نوشته هایش خوانده ام، صدای دلنشینش در سرم پیچیده است. پاااااااااااااارااااااااااازیت: (گفتم مغز یاد یک لطیفه افتادم: گلوله ای به سر فردی برخورد می کند و پساز یک ساعت می میرد، تحقیق می کنند می بینند که گلوله یک ساعت دنبال مغز در سر فرد بوده است.)

از پارازیت ببخشید. خط رو خط افتاده بود. داشتم می گفتم که....

ادامه مطلب ...

آقای هاشمی شما رسوا هستید....

سلام

به نظر شما آقای هاشمی رفسنجانی از مواضع قبلش برگشته است؟

به نظر شما کسی که در لحافه سخن می گوید مواضعش چیست؟

به نظر شما کسی که اتاق فکر پنهان دارد و با سران فتنه است و در روی دیگر محب ولایت است چگونه فردی است؟

به نظر شما دوست قدیم انقلاب و امام خمینی رضوان ا...، امروز باید چگونه باشد؟

به نظر شما کسی که مبارزه وستیز با نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را حرام می داند چه کسی است؟

این فرد کسی نیست جز آقای هاشمی رفسنجانی. پدر محسن و مهدی و فائزه و ...

پدر معنوی جبهه جلبکی. پدر معنوی خارج نشینان مخالف نظام. پدر... پدر واژه ی قشنگی است ولی نه برای یک فرد دورو، نه برای یک فرد ...

چی بگم؟ دندان هایم از عصبانیت به هم چسبیده است و هر کدام قصد خورد کردن دیگری را دارد. راستی آقای هاشمی شما قصد خورد کردن کی را دارید؟ یا قصد خورد کردن چه چیزی را دارید؟

آقای هاشمی با شما هستم. آقای هاشمی رئیس مجمع تشخیص مصلحت خودت تا ما هستیم کسی نمی تواند چیزی را به ناحق خورد کند. آقای ا.ه.ش شما آدم رزلی هستید. آقای ا.ه.ش شما نابود خواهید شد. آقای ا.ه.ش غروبتان نزدیک و سحر ظهور نزدیک است. شما طاغوت در حکومت اسلامی هستید. شما هیچی نیستید.

تمام این حرف ها برای این است که این آقای به اصطلاح ولایی و مخالف سران فتنه نامه ای به خاندان موسوی در پی فوت پدر یکی از سران فتنه داده است. کلیت نامه بد نیست، بلکه تسلیت به هرکس، به خصوص پدر شهید شاید ثواب هم داشته باشد ولی اینکه میریزید را برومند و خدوم معرفی کند چیزی نیست جز حمایت از او و چراغ سبزی به حامیان سران فتنه. همین را بگویم که خداوند انشاا... آن پدر بزرگوار شهید را رحمت کند و فرزند ضد ولایت فقیه شان را در صورت هدایت، هدیات و در غیر این صورت نابود بفرماید.

بهتر است متن نامه را نیز بخوانید:...

ادامه مطلب ...

اخراجی ها یا فیلمی برای مبارزه با همه کس...

سلام

خیلی سعی کردم در مورد اخراجی های 3 چیزی ننویسم نشد. چون هنوز هم خودم ندیدمش. ساعت 10 صبح گیشه سینما باز می شود و 11 صبح به علت فروش کل بلیت ها بسته می شود.

در سایت های خبری دیدم که آقای ده نمکی در مورد از فروش و پخش فیلم در خیابان ها و سایت ها مطلب تندی زده اند. وقتی جستجو کردم دیدم واقعا حقیقت دارد. اول فیلم را که دانلود کردم قبل از پخش تیتراژ با کیفیت روی پرده مطلبی را دوستان جلبکی نوشته بودند. کامل نفهمیدم که چی می گوید ولی از ده نمکی با تعبیر رئیس چماق بدستان حکومت و از شریفی نیا از رئیس باند مافیای سینمای ایران یاد کرده بود و فیلم اخراجی های 3 را فیلمی ضد فرهنگی اعلام کرده بود و گفته بود که این فیلم را از ژانر دفاع مقدس اعلام کرده اند تا مردم را به سینما بکشانند و حرف خود را برسانند.

نه داداش! راه و چاه را اشتباه رفتی! اخراجی های 3 از بنر و پوسترش معلوم است که مربوط به انتخابات است. تو یا فیلم را ندیدی یا خودت را به کوچه علی چپ می زنی.

چی شده همه ی شما بهم ریختین. از فروش میلیاردی اخراجی ها دماغ هایتان بوی سوختگی می دهد و از فروش نرفتن جدایی نادر از سیمین با آن کارگردان ببخشید با آن کارگر فیلم جلبکیتان به فنا رفته اید. آه یادم رفته بود خیلی وقت است که به فنا رفته اید، ببخشید خدا بیامرزتتان.

یادش به خیر در زمان خاتمی بود فیلم فقر و فحشا را نگاه می کردم، فکر نمی کردم جامعه چنین باشد، اما بعدا صداش درآمد. حالا هم چنین است صدای اخراجی های 1 تازه درآمده است که افرادی مثل حاج آقا گرینف (هاشمی مصلحت اندیش) با اول انقلاب حالا چه کار و کاسبی راه انداخته یا همون برادر گیجتان، شیخ گیج، کروبی را می گویم که معرف حضورتان هست یا امید جلبک پوشتان میر یزید موسوی که جنگ چه نکرد و حالا هم چه کارها که کرد یا حضرت آقای رضایی دامت افاضاته...

حالا صداش درآمده دیگر، مگر غیر از این است...

کی فکر می کرد 20 و خورده ای سال را به این سال ها برسانند. آقای موسوی با اورکت خاکیش یا هاشمی و کروبی با چهره ی خسته زمان جنگشان یا رضایی با آن لباس خاکی و مدل هایش و آخر هم جام زهر...

چی شده؟ ناراحت شده اید که بعد از این که مردم فهمیده اند فیلم زیر :


همه چیز را فاش کرده است... چرا ناراحتید، نترسید، کسی با دیدن فیلم نمی فهمد آخه همه ی مردم قبل از دیدن فیلم هم می دانند. می دانند هاشمی و موسوی و کروبی و رضایی و خاتمی و ... چه کسانی هستند. خیلی وقت است که مردم می دانند ،شما نمی دانستید؟

جالب می دانید چیست سایت به اصطلاح خبرگزاری خبر آنلاین وابسته به یکی از آقازاده های گردن کلفت نقدی بر اخراجی ها با ادبیات دیگر از جنس خودشان نوشته است، ببینید:


"""""فرهنگ > ادبیات  - نزهت بادی

اصغر فرهادی در گفت‌وگوهای مختلفش گفته در پایان فیلم «جدایی نادر از سیمین»، ترمه فقط درگیر انتخاب میان پدر و مادرش نیست، بلکه در حقیقت مجبور است میان دو روش زندگی، یکی را برگزیند.

در حال حاضر به لطف مسئولان مخاطبان ما نیز درگیر چنین موقعیتی در اکران فیلم‌ها هستند و با دو نوع فیلم مواجهند که انتخاب هر یک به معنای نفی دیگری است. یعنی نمی شود هم به تلقی سطحی ده‌نمکی در تقسیم‌بندی آدم‌ها به خودی و غیر‌خودی اعتقاد داشت و هم دیدگاه عمیق فرهادی در تفکیک نکردن خیر و شر در جهان معاصر را پسندید.

البته «اخراجی‌ها 3» اصلا در حد و اندازه‌ای نیست که بخواهد در رقابت با «جدایی نادر از سیمین» قرار بگیرد و اساسا فیلم فرهادی آنقدر از سطح سینمای ما بالاتر است که فیلمی مثل «اخراجی‌ها 3» که از پایین‌ترین استانداردهای سینمای هم برخوردار نیست، نمی‌تواند ادعای هماوردی داشته باشد.

اما شرایط نابسامان و متناقض کشور ما به گونه‌ای است که به سبک میوه‌فروش‌ها فیلم‌های خوب و بدش را به صورت درهم ارائه می‌دهد و از آن جالب‌تر میوه خراب و پلاسیده را گران‌تر می‌فروشد و بهترین موقعیت اکران از لحاظ زمان و تعداد سالن را در اختیار فیلم‌های ضعیفش قرار می‌دهد.

خیلی ها از همان زمان جشنواره پیش‌بینی می‌کردند فیلم «اخراجی‌ها 3» از «جدایی نادر از سیمین» پرفروش‌تر می‌شود. به نظرم شکست فیلم فرهادی در زمینه فروش در برابر «اخراجی‌ها 3» چیزی از ارزش و اعتبار او و فیلمش کم نمی‌کند و موقعیت ده‌نمکی و فیلمش را هم ارتقا نمی‌بخشد.

درواقع، «جدایی نادر از سیمین» مثل هزاران فیلم خوب دیگر در تاریخ سینما ارزش و ماندگاری‌اش را از میزان فروش و تعداد مخاطبانش نمی‌گیرد، حتی از جوایز بین‌المللی و تحسین منتقدان داخلی و خارجی و استقبال جهانی هم کسب نمی‌کند.

اینجور فیلم‌ها قدرتشان را از دنیای درونی‌شان به دست می‌آورند که هر چند برگرفته از جهان پیرامونمان هستند، اما جلوتر از مختصات دوران خود حرکت می‌کنند و دنیای فردای ما را می‌سازند و رفتار فردی و اجتماعی‌مان را تغییر می‌دهند و چیزی به زندگی‌مان می‌افزایند که شاید تا قبل از دیدن آن فیلم جای خالی‌اش را احساس هم نکرده بودیم.

بنابراین برنده و بازنده اصلی این دوئل نابرابر، مردم هستند که با انتخاب یکی از دو فیلم نوع دیدگاه، سلیقه و روش مواجهه‌شان نسبت به زندگی و دنیای پیرامونشان را نشان می‌دهند. اینجا دیگر جایی نیست که مردم بیرون از معرکه بایستند و مبارزه را از دور تماشا کنند، بلکه باید خودشان وارد این بازی شوند.

قدیمی‌ترها اعتقاد داشتند سال نو را با هر چیزی شروع کنیم، در طول سال همان تجربه برایمان تکرار می‌شود. پس همه شما را دعوت می‌کنم تا سال جدید را با تماشای شاهکاری چون «جدایی نادر از سیمین» آغاز کنید تا سالی پر از فیلم‌های خوب در پیش داشته باشید."""""


حالا زمانی بود که برادر ده نمکی نقدی تند بزنند که به موقع زدند این را هم بخوانید:

....

ادامه مطلب ...

کامران نجف زاده آمد...

ناگفته های نجف زاده پس از بازگشت به ایران

کامران نجف زاده خبرنگار فوق حرفه ای واحد مرکزی خبر و مدیر اخبار پاریس پس از ۱۸ ماه دوری از وطن به خاک مقدس جمهوری اسلامی ایران بازگشت...


کامران نجف زاده گفت: آن فضای فرانسوی مبتنی بر دمکراسی و آزادی که برخی عوامانه در ذهن‌ها ساخته‌‌اندحقیقت ندارد و من سند زنده آن هستم.


کامران نجف‌زاده خبرنگار واحد مرکزی خبر بامداد امروز در بدو ورود به تهران در جمع اصحاب رسانه و در توضیح وقایع رخ داده در مورد خودش در فرانسه اظهار داشت: در طول 18 ماه حضوری که طبق مجوز فرانسه وارد این کشور شده بودم، مراحل خیلی سخت و دشواری را طی کردیم و محدودیت‌های دولت فرانسه از همان اول آغاز و هر روز بیشتر می‌شد، آنها حتی کارت خبرنگاری من را به این راحتی‌ها نمی‌دادند.

وی افزود: مثلا از جمله محدودیت‌هایی که ایجاد کردند، این بود که بعد از مدتی به من گفتند شما نمی‌توانید به کاخ الیزه بروید در حالی که دو سه ماه اول این اجازه را داشتم بعد به من گفتند که حق نداری به مجلس بروی و بعد گفتند از خاک فرانسه نمی‌توانید بیرون بروید حتی در کشورهایی که حوزه شینگن است نمی‌توانید تردد کنید و همین‌طور فضا را تنگ‌تر می‌کردند.

نجف‌زاده ادامه داد: بعد از 18 ماه فعالیت رسانه‌ای من، در جلسه مشترک وزارت کشور و وزارت خارجه فرانسه، به این جمع‌بندی رسیده بودند که خبرنگار واحد مرکزی خبر در آنجا یک‌سری مواردی را رعایت نکرده و خطوط قرمز را شکسته است و در افکار عمومی فرانسه نفرت ایجاد کرده که در این رابطه نامه مکتوبی را به بیرون ارائه دادند.

این فعال رسانه افزود: این برای من تجربه بسیار خوبی بود و حداقل خودم فهمیدم که فرانسه با وجود اینکه مدعی دمکراسی و جهان آزاد رسانه‌ها است، در عمل چه مقدار به آن اعتقاد داشته و چقدر می‌تواند به آن پای‌بند باشد.

وی تاکید کرد: اگر من دوباره به فرانسه برگردم مجددا در مورد موزه لوور فرانسه گزارش تهیه می‌کنم و می‌گویم که این اشیاء عتیقه را چگونه دزدیده‌اند؟، مجددا در مورد نیروگاه هسته‌ای اوریدف که 50 درصد سهام آن متعلق به ایران است گزارش تهیه می‌کنم و این سوال را مطرح می‌کنم که سهم ایران کجاست؟!

نجف‌زاده ادامه داد: مجددا گزارش تهیه می‌کنم و ماجرای خون‌های آلوده به ویروس ایدز را که برای اولین بار از فرانسه به ایران وارد شد را مورد بررسی قرار داده و می‌گویم فرانسوی‌ها هنوز غرامت آن را به ما نداده‌اند؛ اینها سوال‌هایی است که وظیفه من است که به عنوان خبرنگار بپرسم.

وی در ادامه با بیان اینکه من در حالی که در فرانسه بودم از آقای احمدی‌نژاد هم سوال‌هایی را پرسیدم و اگر انتقادی .... ادامه مطلب ...

سال 1390


رهبر معظّم انقلاب اسلامی در پیام نوروزی 1390 عنوان کردند:
سال 90 سال جهاد اقتصادی ملت و مسئولان با دشمن/ حوادث تلخ بحرین، یمن و لیبی عید را بر ما گوارا نمی‌کند.




حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی، در پیامی به مناسبت آغاز سال 1390 هجری شمسی، آن را سال 'جهاد اقتصادی' نامگذاری کردند.


حضرت آیت‌الله خامنه ای رهبر فرزانه انقلاب، در پیام نوروزی خویش ضمن تبریک فرا رسیدن بهار و سال نو ، با اشاره به کارهای بزرگ و پیشرفتهای چشمگیر ملت ایران و مسئولان و حرکت پرشتاب کشور در مسیر تعالی در 'سال 89 که سال همت مضاعف، کار مضاعف' نامگذاری شده بود ، سال 1390 را سال جهاد اقتصادی نامیدند و تاکید کردند: از همه مسئولان و ملت عزیز ایران انتظار می رود در این سال با مجاهدت و 'حرکت جهاد گونه و جهشی در عرصه اقتصادی' زمینه ساز تحقق واقعی دهه پیشرفت و عدالت شوند.

متن کامل پیام نوروزی رهبر معظم انقلاب به شرح ذیل است:


بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم

یا مقلّب القلوب و الأبصار، یا مدبّر اللّیل و النّهار، یا محوّل الحول و الأحوال، حوّل حالنا الی احسن الحال

عید سعید نوروز و فرا رسیدن بهار و سال نو را به همه‌ی هم‌میهنان عزیزمان در سراسر کشور و همچنین به همه‌ی ایرانیانی که در کشورهای دیگر، در سراسر جهان ساکن هستند و همچنین به ملتهای دیگری که برای نوروز ارزش و احترام قائل هستند، تبریک عرض میکنم. بخصوص تبریک میگویم به افراد و خانواده‌هائی که در خدمت کشور، در خدمت انقلاب و در خدمت نظام قرار دارند؛ خانواده‌ی شهیدان عزیز، جانبازان و خانواده‌های آنها، خانواده‌ی مأمورانی که در این روزها که همه در خانه‌های خود مجتمعند، آنها سر کارهای حساس و مهم خود حضور دارند و از حضور در خانواده‌های خود محرومند. امیدوارم به فضل و رحمت الهی ان‌شاءالله ملت ایران سال شاد و سرشار از برکت و نعمت را در پیش داشته باشند و در همه‌ی میدانها موفق و سربلند و پیروز باشند.

البته حوادث تلخی که در برخی از کشورها نسبت به مردم انجام میگیرد ـ در بحرین نسبت به مردم عزیز آنجا، در یمن، در لیبی ـ عید را بر ما گوارا نمیکند و مانع از این است که انسان شادی عید را بتمامه احساس کند. امیدواریم خداوند متعال برای این ملتها ـ ملت بحرین، ملت یمن، ملت لیبی ـ فرج عاجلی برساند و دشمنان ملتها را با عقوبت خود مجازات کند.

عید نشانه‌ی حرکت طبیعی انسان در طول سال و ماه و روز و شب است و چون این حرکت باید به سمت کمال و تعالی باشد، هر عیدی یک مقطعی است برای اینکه انسان بتواند یک مرحله‌ی جدیدی را آغاز کند. ما ملت ایران به توفیق الهی و به فضل پروردگار در سال 89 توانستیم کارهای بزرگی را انجام دهیم. ما سال 89 را به نام «سال همت مضاعف و کار مضاعف» نامگذاری کردیم. خوشبختانه در سرتاسر سال، این شعار تحقق عملی پیدا کرد. میتوانم ادعا کنم که یکی از شعارهائی که در طول این سالها بیشترین بهره را از توجه مردم و مسئولان و عمل آنها و انطباق وضعیت کشور با خود دارا بود و برد، همین شعار «همت مضاعف و کار مضاعف» بود، که واقعاً ملت و دولت خوشبختانه در این کار، در این حرکت سالیانه، همت مضاعف و کار مضاعف را نشان دادند. ما در زمینه‌های اقتصادی، در زمینه‌های سیاسی، در زمینه‌ی حضور عظیم و پرشکوه مردم در عرصه‌های مختلف سیاسی و انقلابی، در عرصه‌ی علم و فناوری و در عرصه‌ی سیاست خارجی، در بخشهای مختلف، خوشبختانه کارهای بزرگی را شاهد بودیم که هم مسئولین کشور، قوه‌ی مجریه، قوه‌ی مقننه و قوه‌ی قضائیه انجام دادند؛ بخصوص قوه‌ی مجریه در این دورانِ یکساله کارهای بزرگی را انجام دادند که از جمله‌ی آنها همین مسئله‌ی حساس و بزرگ هدفمندی یارانه‌ها‌ست، که این کار بزرگ را شروع کردند و امیدواریم ان‌شاءالله با موفقیت کامل این کار به انجام برسد.

 آنچه که من از مجموع احساس میکنم، این است که کشور ما....

ادامه مطلب ...

عمر دز گذر است...

سلام

e

.

.

.

.


ey

.

.

.

.


eyd

.

.

.

.


eyde

.

.

.

.


eydele ghafel yek sal digar ham gozasht...

چه دهه ای داشتیم، واقعا چه زود گذشت ...

چه سالهایی داشتیم، واقعا چه زود گذشت ...

چه فصل هایی داشتیم، واقعا چه زود گذشت ...

چه ماه هایی داشتیم، واقعا چه زود گذشت ...

چه هفته هایی داشتیم، واقعا چه زود گذشت ...

چه روز هایی داشتیم، واقعا چه زود گذشت ...

چه صبح هایی داشتیم، واقعا چه زود گذشت ...

چه شب هایی داشتیم، واقعا چه زود گذشت ...

چه ساعت هایی داشتیم،  واقعا چه زود گذشت ...

چه عمری داشتیم، واقعا چه زود گذشت ... واقعا چه زود گذشت ... واقعا چه زود گذشت ...

عمرم در همین زمان نوشتن نیز می گذرد و هیچ کس جز حضرت دوست نمی تواند بگوید که بایستد. یادم هست زمانی برنامه ی کودکی در زمانی که کوچکتر بودم نگاه می کردم و ماجرای کودکی بود که ساعتی داشت و زمان را نگه می داشت و کارهایش را انجام می داد. در همان زمان که کوچکتر بودم با خود فکر می کردم که ای کاش من نیز آن ساعت را داشتم و زمان را نگه می داشتم و سر برگه ی امتحان از برگه ی شاگرد زرنگ کلاسمان تقلب می کردم. می گفتم ای کاش من آن را داشتم تا زمان را نگه می داشتم و می رفتم و سوار ماشین پلیس می شدم و با آن ویراژ می دادم. می گفتم ای کاش من آن را داشتم تا زمان را نگه دارم و خیلی کارها انجام می دادم. اما حالا تفکرات تغییر کرده است. حالا زمان تغییر کرده است. حالا من هم تغییر کرده ام. حالا با خود می گویم ای کاش آن را داشتم تا زمان را نگه دارم و در زمان کنکور تمامی جواب ها را از شاگرد زرنگ کنکورهای آزمایشی می زدم. می گفتم ای کاش من آن را داشتم تا زمان را نگه دارم و بروم و سوار هواپیما شوم و خودم خلبانی کنم. می گفتم ای کاش من آن را داشتم تا زمان را نگه دارم و خیلی از کارها کنم. حالا هم دوست دارم که وقت را نگه دارم ولی از یک جهت دیگر دوست دارم که وقت تند تر از همیشه برود ولی من نروم، می خواهم آقایم را ببینم و نوکریش را کنم. امیدوارم نزدیک باشد. پس ای زمان بتاز که ما منتظریم. روزی یک بچه ای را دیدم که از کوه به سختی بالا کشید و به قله رسید. از او پرسیدم چه آرزویی داری؟

.........

ادامه مطلب ...

هاشمی و فراستی...

سلام

روز و شبتان به خیر انشاا...

فعلا بعضی سایتها چون پلاکفا بسته است و وبلاگ ما در پلاکفا نیز به پیوست بسته است.

فعلا ما نیز در اینجا می نویسیم به امید اینکه بقیه سایتهایمان خوب شوند و دماغشان چاق شود.

اما برویم سراغ اصل مطلب:

قرار بود در مورد کربلا و سفر آنجا و برخورد عراقی ها و .... مطالبی را بنویسم اما انشاا... بماند تا فرصتی وسیع پیدا کنم و سایتمان نیز رو به راه شود.

*حال، می خواهم در مورد خبرگان صحبت کنم، خبرگان، منظورم همان خبرگان رهبری است، مجلس خبرگان رهبری.

شاید اخباری شنیده باشید و یا دیده باشید به هر حال خبر چنین بود که آقای هاشمی رفسنجانی پدر معنوی جبهه سبز به طریقی جالب و بحث بر انگیز از مقام ریاست به پایین آمدند و همچون بقیه روی صندلی های مجلس نشستند و رو به ریاست نگاه کردند. همچون دیگران.

اما نکته اینجاست چرا فردی به بزرگی آقای رفسنجانی پایین آمد. کسی که از قبل از انقلاب با انقلاب همراه بود، چه شد که چنین شد؟

ادامه در ادامه مطلب...

ادامه مطلب ...